لیگ برتر!
وبسایت فدراسیون کوهنوردی: اعلام رتبهبندی هیأتهای کوهنوردی و صعودهای ورزشی در سال 1395
در همین راستا نگارنده ضمن ابراز کمی تعجب ( فقط کمی! ممکن است مال بقیه بیشتر باشد) از رتبه پایین برخی استانها که سالیان سال است در کوه و سنگ ریشه دارند و اصولا تو کوهها به دنیا آمدند؛ بدینوسیله به فدراسیون پیشنهاد میکنیم هیاتهای استانی را مثل فوتبال لیگ برتری و دسته اولی کند و همینطور برود تا دسته چهار و زیر گروه دسته چهار و محلات!
مثلا در پایان فصل (سال) دو هیات به دسته یک سقوط کنند و دو هیات به لیگ برتر بیایند. این امر میتواند موجب خرید و فروش امتیاز هیاتهای لیگ برتر شود. به عنوان مثال کهگیلویه امتیاز تهران را میخرد میآید رده چهارم و بعد میرود باشگاههای آسیا! علاوه بر این کمک شایانی به رقابت و دلال بازی و خرید و فروش کوهنورد و سنگنورد میکند. مثلا ما از تهران میرویم "رضا علیپور" را با کلی پول و دلال بازی از هیات قزوین میخریم.
حتی میتوان یه چند کارگروه دیگر و چهار تا پیش نیاز مربیگری هم در کنارش تعریف کرد مثل کارگروه دلال بازی و یا مربیان لیگ برتری و... تا علاوه بر اشتغالزایی، گرمی خاصی به این رقابتها بخشید و فدراسیون را متحول کرد. آقا سنگ مفت، گنجشک هم مفت! مدیریت در این کشور که همیشه بر اساس آزمون و خطا بوده این را هم امتحان کنید جواب میدهد ها.
همان منبع فوق: مراسم تجلیل از عظیم قیچیساز با مشارکت فدراسیون کوهنوردی و بانک سامان برگزار شد. هر چه تو عکسها نگاه کردیم دیدیم همه خودیاند و اصلا نخودی توش نبود. مثلا جای اعضای گروه کوهنوردی زاقاتها و سنگنوردی کرکسهای پل خوابی خالی بود بعد میگویند ما تبعیض بین کوهنوردان قایل نمیشویم. لااقل این استاد عزیزالهی را به نیابت از زاقارتها و طوبی آذرگشب را به نیابت از کرکسهای پل خوابی دعوت میکردید یه لقمه هم اینا میخوردند!
کوهنامه: روز گذشته هشتمین دوره انتخابات انجمن غار و غارشناسی ایرانیان برگزار شد و در این مراسم توسط یکی از سخنرانان چیزی گفته شد که ادبیات سیاسی جهان کیلومترها جا به جا شد و تن پدر علم سیاست در گور به حالت ویبره در آمد و مادر علم سیاست را به فنا داد.
در همین ارتباط "پیمان یاوری" عضو و رییس هیات مدیره قبلی به بیان گزارشی از دوره قبل پرداخت و گفت: "امیدوار است انجمن جدید فارغ از تنشها و درگیریهای دوره پیش و به دور از دموکراسی!!! با دیکتاتوری فهیمانه!!! به سوی اهداف انجمن گام بردارد.
با توجه به این فرمایشات و ادبیات سیاسی جدید ما دیکتاتوریهای فهیمانه زیر را توصیه میکنیم:
زن به شوهر (با لحنی آرام): عزیزم پول میدی برا خرید یا دسته جارو را از پهنا بهت آره و اینا کنم؟
مرد: بفرمایید عزیزم این پول... وایییی چه ادبیات زیبا و دیکتاتوری فهیمانهای!
مدیر خطاب به کارمند (با لحنی آرام و مهربانانه): این گزارش را تا فردا آماده کن!
کارمند: ولی قربان این گزارش یک ماه زمان میبرد!
مدیر با لحنی آرام تر: یا آماده میکنی یا همین میز را با کلیه ملزومات اداری به صورت کاملا خشک ...
کارمند: بله قربان همین الان؛ چه ادبیات زیبا و دیکتاتوری فهیمانهای!!
دعوای خیابانی اولی به دومی: یا خسارت منو میدی یا خارتو...
دومی: فقط صیغه کنید لطفا که شرعیات هم لحاظ شده باشد... وای شما خیلی ادبیاتتون زیبا و دیکتاتوریتون فهیمانه است ها!!
- شنبه, ۱۷ تیر ۱۳۹۶، ۱۱:۳۹ ق.ظ