طنز تلخ یک امداد و نجات!
علاقه به جنس مونث در کشورما، اصولا از همان کودکی نهادینه میشود و در امداد و نجات و پریدن هلی کوپتر و کشف استعدادهای پرت و پلا گویی خصوصا توسط آقایان از طریق کامنتها به ظهور و بلوغ میرسد.
به عنوان مثال یک مرد در شمالی دماوند و زمستانه !! دچار سانحه میشود. و بعد از یک هفته اگر توانست زنده بماند تازه یک الاغ بدون پالان برای نجاتش میفرستند و وقتی شرح ماجرا را در اینستاگرام مینویسد؛ کامنتهای امت همیشه در صحنه به شرح زیر میشود:
- عع داشتی .... می مردیها فدای ...خر میشدی، آخر هفته چکاره ای؟
- آخه ج...ش تو رو چه به کوه! حیف الاغ که واسه امداد و نجات تو بفرستند
- داشتی فدای سرم می شدی
- خب به درک! چشمت کور میخواستی تنهایی نری
- بابا تو برو همون تپههای در خونهتون رو صعود کن تورو چه به زمستونه دماوند اونم شمالی... لاشی
در شق دوم یک خانم در تیغه های دارآباد خودمون زمین گیر میشود (البته اینقدرهم شارژ دوربین و موبایل دارد که بنشیند راحت فیلم و عکس بگیرد!) کافی است گوشی را بردارد و فقط یک آروغ بزند هلی کوپترها مثل دسته کلاغها قارقار کنان بالا سرش به پرواز در می آیند؛ هیچ ارتباطی هم ندارد که امدادگر از دوستانت باشد یا نه و برایت در کامنت هم غش و ضعف برود.
کامنتها هم بالغ بر دو هزار تا و ده هزار لایک خواهد شد بدون اینکه اصلا بفهمند داستان چی بوده! شاذترین و شاخصترین کامنتها به شرح زیر است:
- یک امدادگر: عزیزم همون موقع که گفتم تحمل کن هلی کوپترهارو پروندیم الان میرسند فقط رسیدند اونجا بیه بیه کن خودشون میشینند جلدند لاکردارها! دل تو دلم نبود
- یک امداگر دیگر:همون موقع که آروغ زدی متوجه شدم با یه حرفهای سرو کار داریم!(مثلا از قبلش نمی دونستند کیه!!) خوابت برده بود اما بالاسرت گفتم: طاقت بیار رفیق یه هلی کوپتردیگه هم از پشت با بار نوار بهداشتی و چای و قهوه داره میاد...
- یک کوه نورد پیش کسوت: اوه... خوشحالم زندهاید البته بدونید با نگاه عاشقانه به آسمان میشد فهمید وضعیت هوا درچند ساعت دیگر چگونه است!!!!... هوم... بو بکش هوا را به آسمان نگاه کن. اووووووف در گلستانه چه بوی علفی می آمد( یعنی ایشون اساسی ریدند به بنا و بنیان هرچی دوره و کلاسهای هواشناسی کوهستانه... همه اش پشم)
- وای عزیزم تو غولی
- ماشالله دختر من هم یک دفعه تو یک برنامه پریود شدم چی بگم...برام امداد گر هم فرستادند؛ یک دفعه امدادگرها دیدند جوی خون... اما بمیرم....!!
- وای عزیزم چقدر رومَنس منم حاضرم بمیرم اما دیده بشم!
- وای منم مثل تو هلی کوپتر سواری خیلی دوست دارم! حیف شهربازی نداره تازشم داشته باشه خیلی پولش می شه مفتی که نی... بیا دفعه بعد باهم بریم بعد زنگ بزن به همین دوستت امدادگره که کلی هم پاچه خواریتو کرده یه هلی کوپتر بیاره منم سوار کنه
- وای عشقم این حادثه رو مثل ادموند هیلاری کتابش کن حتما پرفروشترین میشه بوس
- وای چقدر باعث مباهاتمون شدید منم یک دفعه شیرپلا رفتم دستشویی! همچین گوزیدم کار به امداد نجات کشید
- مرسی که تجربهی گرانبهات رو باهمون شیر کردی منم از این به بعد پریود بشم میدونم چکار کنم
- سگ ، گرگ، شغال و پریود وای همه اینا می تونه اسبو از پا بندازه ماشالله( یعنی منم کوهنوردم می فهم این چیزارو)
- وای امدادگراتون هم فوق العاده بودند مجسمهشون رو باید ساخت فرستاد موزه مادام توسو
- وای عزیزم من روزنامه آشنا دارم صبح میدم چاپش کنند اسمشو هم میذاریم چشم در چشم گرگها!
نتیجه گیری: یک شخصی با ندانم کاری کلی هزینه و نفر و جان دیگران را به مخاطره میندازه این وسط یک مشت مشنگ به به چهچه میکنند.
· البته مورد داشتیم از اهالی فدراسیون هم بودند رفتند ایستگاه پنج آتش نشانی برشون گردونده
تصویر: اینترنت
- دوشنبه, ۱۰ دی ۱۳۹۷، ۱۲:۲۳ ب.ظ