کانال سوپر دریانی!
اول: کاَنهو همان آغاز به کار دوران پارینه وبلاگیست که یک دفعه جوّ و موج وبلاگ همه را گرفت که حتی عمه ما هم وبلاگ نوشت و پستهای سبزی پاک کنیاش را به اشتراک گذاشت. کوهنوردان هم که تپ تپ از صعودهای شیر پلاشان عکس میگذاشتند. همان داستان الان آمده است تو تلگرام و در حال حاضر همان جو و حال و روز را پیدا کرده است. طوری که هر کس ننهاش تا دیروز تحویلش نمیگرفت هم رفته کانال و گروه زده و شده مدیر! چه برسد به فرهیختگان،صاحبان قلم و اندیشه و خامه گیران، خامه پرستان، خامه خوران و غیره...
راسیتش اینقدر این کانالها زیاد شد و هر کس یکدانه زد که حساب از دست ما هم در رفته. می آیند فی الفور یک اسم انتخاب میکنند (خرج هم که ندارد) یک نیوز هم میزنند تنگش و عمه و خاله و دایی را هم اد میکنند و میشود کانال خبری و مدام هم مطلب از هم کش میروند و در کانال منتشر میکنند. حال یا اسم منبع را ذکر و یا مثل یعضیها با ذکر منبع پاچه خواری هم را میکنند. البته از نظر نگارنده کافیست به واقع فقط عضو یک کانال باشی همه خبرها را خواهی داشت.
سرعت انتقال و نقل اخبار هم فزونی گرفته به طوری که خبرها یک خطی و نیم خطی شده و در این بازار رقابت، هر خبر دوصد من یه غاز هم منتشر میشود. مثلا حاج اصغر به سلسله جبال همیالیا که رفت اخبار نقل شده اینگونه می شود:
-بنا به خبر ارسالی اصغر آقا در بیس کمپ عطسه فرمودند.
چند لحظه بعد
- اصغر در ادامه اکسپدیشن خود همین الان به توالت رفت و قضای حاجت کرد.
-بنا به خبر ارسالی به کانال ما اصغر جان در کمپ سه، چهارتا آروغ زد.
یا
بنا به گزارش رسیده داش داوود همین الان کمپ چهار یهویی!
اگر هم خدا قسمت کرد و کسی مرد! عکس سلفیای هم میفرستند که ما همین الان در حال کمک یهویی!
گروه های کانالی هم مثل قارچ یک شبه سبز میشوند و یک فامیل پنجاه نفره ده تا گروه دارد مثل گروه فامیل های بابات، گروه فامیلهای ننهات، گروه فامیلهای خودمون یا عمه اخترت اینا، خاله شوکت و یا گروه عمه اقدسات به جز زبیده پتیاره
توسعه تکنولوژی، بقالی و سوپریهای محل را هم به خود جذب کرد. اخیرا بقال محله یا همان سوپر دریانی ما هم کانال زده است و ما را هم اد کرده است. دیشب این پیام ها در کانالش منتشر شد:
-شیر رسید
-نان تمام شد
-داش علی حسابت رو بیار بده
-معصومه خانم امروزه؟، درسته؟ بالدار جنس خوب آوردم بیا ببر
-حسن آقا ...کش چوب خطت پر شده بیا تسویه کن
از قضا نظافتچی محلمان هم کانال راه انداخته شب ساعت نه که میشه پیام میآد که که آشغالا رو ور بیار ماهیانه فراموش نشه
دیشب آشغالها رو بردم دم در یکهو یک پیام آمد تو کانالش: که داداش لطفا تو کیسه فریزز بپیچید بعد بندازید کیسه زباله
رفتم پایین می گم حاجی چرا آبروریزی میکنی دیگه چرا داخل آشغالارو میگردی آخه؟! میگه برو ادمین پیام بگذار جوابت رو اونجا میدم!
در همین راستا پیشنهاد میکنیم فدراسیون کوهنوردی یک پیش نیاز مربیگری تحت عنوان "مبانی کانالشناسی در کوهستان" هم به پیش نیازهای مربیگری با هدف توسعه بهداشتی کانالها و در آمدزایی و کاهش بیکاری تعریف و کارگروه مربوطه را راه اندازی کند.
دوم: ? excuse me soud ghalam is here
صعود قلم در سکوت خبری رسانههای بیگانه و باگانه! برگزار شد و عدهای وبلاگ ننویس! و کوه ننویس که سالی یعضا یک بار کوه میروند دور هم جمع شدند و این صعود را این بار خارجی برگزار کردند. به گونهای که دیدند ما فارسی بلد نیستیم پوستر را به عدد 12 انگلیسی مزین کردند و زیرش چند خطی انگلیسی هم نوشتند. من نمیدانم این اهالی قلم که فارسی نویسیشان میلنگد و بزرگترین چالش نوشتاریشان این روزها گذاشتن عکس در اینستاگرام است چطور آمدن پوستر انگلیسی طراحی کردند! نکند سواد اهالی قلم این چند وقته بالا رفته و ما بی خبریم؟! یا اینکه خواستهاند کلاس کار را ببرند بالا!!
به هر حال تا باشد ازاین قلم بالا بردنها باشد.
باقی بقای عمر بازماندگانتان!
- دوشنبه, ۱۷ مهر ۱۳۹۶، ۰۹:۳۷ ق.ظ